عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 3 شهريور 1392
بازدید : 425
نویسنده : رامین رها

در دیدار روحانی و سلطان قابوس در سعد آباد چه گذشت؟

سیاست > دولت - پادشاه عمان و رییس جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه در مجموعه سعدآباد تهران دیدار کردند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، پادشاه عمان و رییس جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه در مجموعه سعدآباد تهران دیدار و در خصوص گسترش روابط دوجانبه و مهمترین مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی با یکدیگر گفتگو کردند.

حجت الاسلام حسن روحانی در این دیدار که بعد از مراسم رسمی استقبال برگزار شد ضمن خوشامدگویی به پادشاه عمان و هیات همراه وی با اشاره به زمینه‌های گسترده توسعه روابط تهران-مسقط گفت: مقامات عالی رتبه دو کشور تلاش کنند تا مناسبات و همکاری های دو جانبه بیش از پیش تعمیق و توسعه یابد.

رییس‌جمهور به جایگاه ممتاز عمان در عرصه همکاری های منطقه ای اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران علاقمند است روابط خود را با کشور دوست و برادر عمان در بخشهای مختلف به ویژه تجاری، اقتصادی تحکیم بخشد.

دکتر روحانی تصریح کرد: همکاری های تهران- مسقط برای بازگشت صلح و ثبات به منطقه بسیار موثر و مهم است و جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کند این سیاست را با تلاش دیگر کشورهای منطقه دنبال کند.

رییس‌جمهور همچنین از تلاش های پادشاه عمان برای ارتقاء هر چه بیشتر روابط دو جانبه در عرصه‌های سیاسی، تجاری و اقتصادی ابراز خوشحالی کرد.

سلطان قابوس پادشاه عمان نیز در این دیدار که مقامات عالی رتبه دو کشور حضور داشتند با ابراز خرسندی از استقبال گرم دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران از وی و هیات همراه، روابط دو کشور را خوب توصیف کرد و خواستار ارتقاء همکاری های تجاری و اقتصادی تهران- مسقط شد.

سلطان قابوس آمادگی کشور متبوعش را برای همکاری در فعال‌تر کردن کریدور تجاری شمال- جنوب که با مشارکت جمهوری اسلامی ایران، ترکمنستان، ازبکستان و افغانستان در حال اجراست، اعلام کرد.


تاریخ : یک شنبه 3 شهريور 1392
بازدید : 264
نویسنده : رامین رها

حملۀ آمریکا به سوریه جدی است؟/هزینه-فرصت‌های توسل به حملۀ شیمیایی برای اسد و مخالفان

بین الملل > خاورمیانه - یک کارشناس جهان عرب می‌گوید: در شرایط فعلی وقوع هر احتمالی در بحران سوریه ممکن است و شاید حتی در این راستا آمریکا دست به عملیات‌های محدود نظامی هم بزند و برخی سایت‌های داخلی سوریه را نیز هدف قرار دهد.

زهرا خدایی


انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده در روز جمعه در طرابلسِ لبنان که منجر به مرگ 45 نفر و زخمی شدن بیش از 500 نفر شد، یادآوری روزهای جنگ داخلی لبنان (1975-1990) بود؛ جنگ‌های طائفی و مذهبی که عروس خاورمیانه را برای 15 سال در تراژدی تلخ و طولانی‌مدت جنگ‌های قومیتی گرفتار کرد. امروز اما ریشۀ ناامنی‌ها جای دیگری است.
سرایت شعله‌های آتش سوریه-همسایۀ دیوار به دیوار- به مرزهای لبنان طی دو سال اخیر هرچند به امری معمول بدل شده اما ظاهراً شعله‌های این آتش زبانه‌دار در حال سرایت به همۀ لبنان و امنیت شکنندۀ حاکم بر این کشور است. استعفای نجیب میقاتی و بی دولتی حاکم بر این کشور از 5 ماه پیش متأثر از چنددستگی‌های سیاسی ناشی از بحران سوریه و تحرکات جسته و گریختۀ گروههای سلفی، لبنان را در کنار همۀ تهدیدات موجود در بن بست خطرناکی قرار داده است که کارشناسان نسبت به تشدید آن هشدار می‌دهند.
اما لبنان کشوری که همواره امنیت‌اش تابعی از نظم و امنیت حاکم بر سوریه بوده تا چه اندازه تحت تأثیر جنگ داخلی همسایه قرار می‌گیرد؟ و آیا چالش‌های پیش رو، توان بازگرداندن لبنان به سالهای مشابه جنگ داخلی را دارد؟
محمد ایرانی، سفیر و کاردار پیشین کشورمان در اردن و لبنان و کارشناس جهان عرب در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین به این سوالات پاسخ داده است که در ادامه می‌خوانید:
                        با تشدید ناامنی در لبنان متأثر از تحولات سوریه آیا امکان بازگشت این کشور به سالهای جنگ داخلی وجود دارد؟
تحولات منطقه پویا و بسیار پیچیده است؛ به همین دلیل در مورد تحولات هر حوزه‌ای از جمله لبنان با توجه به آخرین وضعیت باید ارزیابی‌ و تحلیل‌ ارائه کرد. زمینۀ درگیری‌های گروهی و سیاسی از گذشته در لبنان وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارد؛ دو طیف متباین و متضاد با یکدیگر در لبنان همچنان به لحاظ سیاسی با یکدیگر درگیر هستند؛ اما اینکه آیا احتمال تبدیل شدن آن به درگیری نظامی و نزاع مسلحانه وجود داشته باشد، به نظر می‌رسد، اگر چه زمینه این مسئله در لبنان وجود دارد اما باید توجه داشت که شرایط با سالهای 1975 که به جنگ داخلی انجامید، بسیار متفاوت است. اما در عین حال لبنان نیز همانند بسیاری از حوزه های بحران در خاورمیانه به نظر می‌رسد در گردونه خشونت و خونریری درگیر و گرفتار شده و انفجارهای اخیر از جمله در طرابلس نیز حکایت از تحمیل و ورود اندیشۀ تندروی و افراطی گری به لبنان دارد.
اما باید به این مسئله نیز اشاره کنم که مردم لبنان این آمادگی را ندارند؛ مردم لبنان به رغم تکثر طائفی و قومیتی پذیرفته‌اند که تعایش مسالمت آمیزی با هم داشته باشند و به سطح قابل قبولی از درک اجتماعی و همزیستی مسالمت آمیز رسیده اند. لذا اگر احتمالاً قرار باشد اتفاقاتی در لبنان رخ دهد، به نظرم عامل خارجی است که می‌تواند به این مسئله دامن بزند و الا مردم لبنان خودشان از این مسئله پرهیز می کنند و تمایل ندارند که کشورشان به سالهای جنگ داخلی بازگردد.
سلفی‌های حاضر در لبنان و شخص احمد الاسیر پیشتر تحرکات حزب الله در سوریه را عامل تنش در لبنان دانسته بود. آیا تداوم این وضعیت، امنیت لبنان را تهدید نمی‎کند؟
اظهارات احمد الاسیر مبتنی بر سابقۀ درگیری ایشان و گروه وی در جنوب لبنان است. در واقع قبل از اینکه مسئلۀ دخالت حزب الله در سوریه مطرح باشد، ایشان با مسئلۀ مقاومت، سلاح مقاومت، درگیری نیروهای حزب الله با ارتش رژیم صهیونیستی مشکل داشت؛ بنابراین اظهارات وی صرفاً بار سیاسی دارد و به دلیل نوع نگرش وی به جنبش مقاومت است والا اتفاقات صیدا قبل از موضوع دخالت در سوریه رخ داد و از وی باید این پرسش مطرح شود در آن زمان که حزب الله هنوز در سوریه دخالت نکرده بود، چرا آنها عامل تفرقه و درگیری در جنوب لبنان بودند؟
نکتۀ دوم اینکه دبیرکل حزب الله در چندین مرحله ورود این جریان به بحران سوریه را توضیح داده است، همانگونه که در مصاحبۀ قبلی نیز گفتم حزب الله میان بد و بدتر قرار گرفت و به ناچار بد را انتخاب کرد و ناخواسته بدون اینکه تمایلی به این مسئله داشته باشد، مجبور شد به دلیل حفظ وضعیت خود وارد معرکه شود؛ ضمن اینکه در سوریه حزب الله تنها نیروی خارجی نیست؛ تقریبا طیف وسیعی از گروهها از کشورهای مختلف دو سال قبل از ورود حزب الله، هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ ارسال کمک‌های اقتصادی، سیاسی، روانی و معنوی وارد سوریه شده بودند.
همانطور که می‌دانید مجموعۀ مخالفان دولت سوریه در کنار آمریکا، غرب، کشورهای عربی (عربستان سعودی، قطر) و همچنین ترکیه با تمام امکانات شان در حال کمک هستند تا نظام سوریه را ساقط کنند؛ آنها مساعدت‌ می‌کنند تا گروههای مختلف وارد این کشور شوند و حتی ابایی ندارند از اینکه بگویند اسلحۀ مخالفین را نیز تأمین می‌کنند آنهم علیه یک دولت قانونی که در رأس کار است. متأسفانه هیچ نهاد بین المللی دربارۀ این اقدامات اعتراضی ندارد، اما اگر گروه و یا دولت دیگری با دولت سوریه منافع مشترک نظری و دیدگاههای منطقه‌ای داشته باشد، مورد هجمۀ بین المللی قرار می‌گیرد؛ طبیعی است که این رویکرد صدور بحران است؛ در واقع در این میان حزب الله متهم می‌شود به اینکه در سوریه بحران زاست؛ در صورتی که به نظر من این مشکل از آغاز ورود نیروهای خارجی به سوریه شروع شد. من شخصاً معتقدم که هرگونه دخالت خارجی به هر شکلی در سوریه محکوم است و یکی از راه حل‌ها اینست که هرگروه خارجی که در سوریه فعالیت دارد باید در ابتدا دست از اقدام خشونت آمیز برداشته و دولت و مخالفین از طریق گفتگو و تفاهم مشکلات‌شان را حل کنند.
بسیاری از ناظران و کارشناسان بر این باورند که برای حل بحران‌های منطقه‌ای که شکل مذهبی و طائفی به خود گرفته، دو قدرت بزرگ منطقه‌ای یعنی ایران و عربستان باید با یکدیگر گفتگو کنند و راهکاری برای بحران‌ها بیابند؛ چرا رابطۀ ایران و عربستان به اینجا رسید و دو قدرت توان گفتگو با یکدیگر را ندارند؟
عربستان سعودی مخالف شکل گیری نهضت‌ها و انقلاب‌های اخیر تحت عنوان بیداری اسلامی و یا بهار عربی بوده است و بارها نیز اعلام کرده که با اینگونه حرکت‌ها مخالف است. در واقع ریاض موافق نیست که مردم با قیام وارد حوزه‌ها شوند و بخواهند سرنوشت‌شان را در مقابل دولتهای ظالم و جائر تعیین کنند. هم اکنون نیز در حوزه‌های مختلف عربی و بین المللی، عربستان به عنوان کشوری مطرح می‌شود که ضدانقلاب‌هاست و در این مجموعه در رأس همه کشورها قرار دارد. آنها از تأکید بر این مسئله ابایی ندارند و بارها مسئولان این کشور اعلام کرده‌اند که مخالف شکل گیری این انقلابات هستند؛ در صورتی که جمهوری اسلامی ایران به همراه بسیاری از کشورها این انقلاب‌ها را به لحاظ سیاسی تأئید و حمایت کرده است.
این مسئله علاوه بر نگاههای اختلاف آمیزی که از گذشته میان دو کشور بوده(در رقابت های منطقه ای در حوزه های مختلف نفت، مسائل اقتصادی و ..) به مشکلات موجود اضافه شده است؛ در واقع موضوع انقلاب‌ها اخیراً یکی از پایه‌های اصلی ایجاد اختلاف میان دو نگاه سیاسی ایران و عربستان در حوزۀ منطقه‌ای و انقلابات است. از این رو به طور طبیعی تحرکات در حوزه های مختلف موجب اختلاف نظر میان دو طرف می‌شود و موضع‌گیری‌های متفاوت میان دو کشور نیز زمینه‌های بحرانی‌تر شدن روابط دو جانبه را فراهم می‌کند. نگاههای مختلف به مسائل منطقه‌ای نیز زمینه ساز پس رفت روابط دوجانبۀ سیاسی میان دو کشور است.
آیا شرایط در حال حاضر برای نشستن دو طرف پای میز مذاکره و یا اصولاً سفر آقای روحانی به ریاض وجود دارد؟
من هم معتقدم که باز کردن قفل مشکلات منطقه ای به رابطۀ ایران و عربستان باز می‌گردد؛ جایگاه ایران و عربستان در منطقه مهم است و هر دو کشور اسلامی هستند و بر مردم منطقه تأثیر دارند. طبیعی است که اگر روابط دو کشور به هم نزدیک شود، حتما به این قضیه کمک خواهد کرد. من اعتقاد دارم که نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر به حل اختلافات و مشکلات منطقه‌ای که بعد طائفی و مذهبی به خود گرفته، کمک خواهد کرد.
اما به نظر من در شرایط فعلی زمینه های لازم برای بازگشت به وضعیت گذشته در روابط میان تهران - ریاض و توسعۀ روابط سیاسی و امکان افزایش آن در شرایط فعلی فراهم نیست. شاید راهکار این باشد که باید به طور تدریجی به سمتی برویم که این فضا ایجاد شود؛ اما الان شرایط به نظرم چندان مساعد نیست؛ عربستان سعودی تاکنون هیچ واکنشی دال بر آمادگی‌اش برای ترمیم رابطه میان دو کشور از خود نشان نداده است تا به رفع حل بحران‌های منطقه ای بینجامد. شرایط فعلی نیازمند تلاش مستمر و فراگیری است تا مجدداً این فضا فراهم شود. تا زمانی که این فضا فراهم نشود، هرگونه اقدامی شاید به نفع جمهوری اسلامی نباشد. البته هرگونه تصمیم برای رفت و آمد میان دو کشور به مقامات دو طرف بستگی دارد که البته زمینه‌های مختلف در این زمینه مورد بررسی قرار می‌گیرد.
تعابیر و تحلیل‌های مختلفی پیرامون حملۀ شیمیایی در حومۀ دمشق ارائه شد؛ آیا بشار اسد در شرایطی هست که بخواهد از سلاح شیمیایی استفاده کند؟ با گذشت چند روز از حملۀ شیمیایی جمع‌بندی که شما به آن رسیدید چیست؟
جزئیات به کار گیری سلاح های شیمیایی هنوز کاملاً روشن نیست؛ گرچه من تصور می‌کنم بسیار بعید به نظر می‌رسد که دولت سوریه دست به چنین کاری زده باشد؛ فارغ از هرگونه پیش زمینه‌های فکری و سیاسی نسبت به ماهیت بحران سوریه و همچنین با توجه به روشن نبودن جزئیات این امر، واقعیت اینست که دلایلی وجود دارد که مانع از آن می‌شود که تصور کنیم بشار اسد دست به چنین کاری زده باشد:
اول اینکه بالاخره ارتشی که توانسته در ماههای اخیر پیشروی‌های خوبی را در نقاط مختلف اعم از حمص، القصیر، حلب و لاذقیه داشته باشد، به هر حال دست برتر را یافته و بسیاری از کشورها بر این واقعیت اذعان دارند که وضعیت معارضه بدتر شده است و شرایط ارتش سوریه نسبت به مخالفان بهتر است؛ قاعدتاً در چنین شرایطی نباید دولت دست به چنین کاری بزند چرا که می‌تواند با عملیات‌های نظامی معمول و متعارف دست به پیشروی بزند. ارتش سوریه همانگونه که در لاذقیه و حمص پیروزی‌هایی را بدست آورده در اطراف دمشق نیز می‌تواند همین کار را بکند.
دوم اینکه، همانطور که می‌دانید در اطراف دمشق حضور نیروهای نظامی و ارتش سوریه قویتر است و ارتش همیشه این دست برتر را در این مناطق داشته و اصولاً نیازی به بکارگیری سلاح شیمیایی وجود ندارد.
سوم اینکه حضور بازرسان سازمان ملل در دمشق با موافقت دولت سوریه دلیل دیگری است که مانع از آن می‌شود که بپذیریم دولت سلاح شیمیایی را به کار برده است. به لحاظ منطقی نباید دولت دست به چنین کاری زده باشد؛ مگر اینکه تفکر بسیار غیرعاقلانه‌ای در دولت سوریه حاکم باشد که دست به چنین کاری زده باشد، وگرنه چه دلیلی وجود دارد که دولت از بازرسان سازمان ملل دعوت به بازدید کند و همزمان از آن سلاح شیمیایی استفاده کند.
من در عین اینکه وضعیت را شفاف نمی‌بینم، اما اعتقاد دارم که بسیار بعید است که دولت از سلاح شیمیایی استفاده کرده باشد، اما ممکن است برخی طرف‌های مخالف دست به این کار زده باشند تا دولت را در زمانی که نیروهای سازمان ملل در سوریه هستند، تحت فشار بیشتری قرار دهند تا قطعنامه‌ای را از شورای امنیت علیه دولت سوریه بگیرند.
با توجه به استقرار ناوهای آمریکایی در دریای مدیترانه و تقویت شائبۀ حملۀ نظامی آمریکا به سوریه، تصور می‌کنید که آمریکا واقعاً به دخالت نظامی در سوریه متقاعد شده است؟
در پاسخ به این سوال باید به چند نکته اشاره کنم:
اول اینکه جنگ ملزومات و منطق خاص خود را دارد؛ هیچکس معتقد نیست که وضعیت پایان جنگ بهتر از آغاز آن خواهد بود. اما شرایط، نیروها را به سمتی هدایت می‌کند که دست به اقدام نظامی می‌زنند؛ عمدتاً شاید عواقب و تبعات آن در ابتدای امر زیاد به حساب نیاید و حتی اگر تبعات آن محاسبه شود، چندان دقیق نخواهد بود. اگر به تجربۀ سایر جنگها نگاه کنید می‌بینید که اظهارنظرها گویای آنست که دولتها تبعات و پیامدهای آن را دقیق پیش بینی و ارزیابی نکرده بودند.
دوم اینکه اظهارات منطقی اوباما دربارۀ سوریه و احتمال دخالت آمریکا قابل تأمل بود. وی اعلام کرد که دخالت نظامی آمریکا در افغانستان و عراق هزینه‌های زیادی داشته و هنوز ایالات متحده آمریکا نتوانسته از زیر بار آنها خارج شود و لذا دولت شرایط را مناسب برای ورود به جنگ با سوریه نمی‌بیند. این منطق عامه پسندی است و به لحاظ اصولی درست است؛ به لحاظ حقوقی نیز روسها اعلام کرده بودند که حتما باید برای هرگونه دخالت نظامی مجوز شورای امنیت وجود داشته باشد و در پاسخ به فرانسویها مقامات روسی بر این مسئله تأکید کرده بودند. بنابراین روسها به هیچ وجه موافق این مسئله نبودند.
و اما دربارۀ ناوگان‌های آمریکایی مستقر در دریای مدیترانه باید بگویم اگر خاطرتان باشد سال گذشته نیز چنین اقدامی صورت گرفت و در پاسخ به اقدام نیروهای آمریکایی، روسها نیز ناوهای خود را فراخواندند و وارد آبهای سوریه شدند. امروز نیز به نظر می‌رسد که این اقدامات نمایش قدرت آمریکایی‌ها باشد. البته هرگونه احتمالی وارد است و شاید حتی در این راستا دست به عملیات‌های محدود هم بزنند و برخی سایت‌های داخلی سوریه را نیز هدف قرار دهند؛ اما بعید به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی با توجه به موضع گیری‌های سیاسی که قبل از این اقدام (در میان نمایندگان دمکرات آمریکا و موضع گیری روسها )صورت گرفت، احتمال وقوع این سناریو جدی باشد.


تاریخ : جمعه 1 شهريور 1392
بازدید : 683
نویسنده : رامین رها
 
انتشار:چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 02:35:41چاپ
 
امتیاز به مطلب 41 نفر
 

جسارت ستودنی علی جنتی   

وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - آقای علی جنتی آن قدر صریح و بی پرده گفته اند: ممیزی قبل از نشر را برمی دارم،که حتی موافقان رسمی و شناسنامه دار ممیزی هم که عمریست از این راه ارتزاق می کنند هنوز نتوانسته اند خودشان را جمع و جور کنند و دلایلشان را درمخالفت با این حرف برزبان بیاورند. این که وجود ممیزی امریست ضروری و حیاتی، چندان در ذهن و ضمیر ما جا خوش کرده بود
 

که فکر می کردیم مخالفت با آن مخالفت با امری بدیهی است و عقل سلیم عقلی است که ممیزی قبل از چاپ و انتشار را بدون هیچ چند و چونی به رسمیت بشناسد. اعتراضی هم اگر بود به سلیقه ممیزان بود و عدم قانون شفاف و روشن دراین زمینه. اعتراضی که هیچ وقت ثمری در پی نداشت. البته بودند کسانی که گاه گداری از حذف هرگونه ممیزی سخن به میان می آوردند که بلافاصله از سوی موافقان رسمی و نانخورممیزی به ضدیت با اسلام و انقلاب متهم می شدند. وخب، تصدیق می فرمایید که این اتهام، اتهام سنگینی بود و خیلی ها فکر می کردند حالا حذف ممیزی آن قدرها هم نمی ارزد که آدمیزاد به خاطرش دچار مصائبی از آن دست که افتد و دانی شود. حالا که آقای جنتی جسارت به خرج داده و به عنوان یک مقام رسمی و مهم در حوزه فرهنگ  لختی پادشاه را در انظار عمومی فریاد زده است دیگر تماشاچیان هم به خود آمده اند که: بله، اصلا چه لزومی دارد ممیزی قبل از انتشار؟ ناشر حتی اگر به تعبیر موافقان رسمی ممیزی از عوامل تهاجم فرهنگی باشد و قصد انهدام دین و آیین ما را داشته باشد بالاخره مسئولیت آنچه را که منتشر کرده باید بپذیرد یا نه؟ اتفاقا تا به امروز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگرچه به دلیل ضعف آشکار و مفرط مدیرانش حتی مسئولیت مجوزهایی را که صادر می کرد هم برعهده نمی گرفت اما به ظاهر مسئول بود و نمی شد ناشری را که کتابی فی المثل خلاف عفت عمومی جامعه منتشر کرده مقصر دانست. چرا که پیش از این ممیزان محترم و متعهد وزارت ارشاد آن را کاملا بررسی و وارسی کرده اند و دستور بلامانع بودن انتشاررا هم صادر فرموده اند. شاید اصلا به همین دلیل بعضی از ناشران محترم صرفا به لحاظ فرم و تکنیک و یا بازگشت سرمایه به کتاب های خود نگاه می کردند و ممیزی محتوا را به عهده ممیزان می گذاشتند. به این امید که شاید کتاب دست یک ممیز بی حوصله بیفتد و خیلی به کارمان گیر ندهد یا این که انشاءالله کتاب دست یک ممیز باسواد و اهل بیفتد و مثل قبلی ها سخت گیر نباشد. اما اگر مسئولیت محتوایی کتاب نیز بر عهده ناشر باشد بدون شک برای بقای کارخود هم که شده حساسیت بیشتری به خرج خواهد داد. بالاخره حتی اگر ناشر جزو عوامل بیگانه!!!! هم باشد باید به کارش ادامه بدهد یا نه؟ بایک کتاب که نمی شود دخل انقلاب و نظام و اسلام را یک جا آورد. می شود؟ هرآدم منصف و دلسوزی می داند که ما از لحاظ سرانه مطالعه در وضعیت اسف باری به سر می بریم. این آمارهای دلخوش کنک و کودکانه ای مثل هر ایرانی در روز نیم ساعت مطالعه می کند را بی خیال شوید. حقیقت همان است که همه آن هایی که قصد خودفریبی ندارند به خوبی از آن آگاهند. ارشاد چه می تواند کند؟ کاغذ گران است و ظاهرا بی تدبیری هایی که سبب این گرانی شده به این راحتی ها و به این زودی ها رفع و رجو نخواهد شد. اما شاید بتوان بخشی از بی تدبیری های گذشته را با برداشتن ممیزی قبل از نشر تدارک دید تا ناشر و مولف و مخاطب اندکی به فضای نشر امیدوار شوند. البته آن ها که در کمین نشسته اند تا به همگان اثبات کنند رفع ممیزی مساوی است با بی بند و باری و کفر و زندقه ممکن است به سراغ ناشران بروند و برای آن ها مزاحمت هایی ایجاد کنند و بگویند حالا که مسئولیت این آثار بر عهده خودتان است هرروز تشریف بیاورید دادگاه و به اتهامات وارده پاسخ بگویید. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای این بخش از ماجرا هم فکری اساسی بکند تا انشاءالله مشکل خاص و تازه ای گریبان فرهنگ مظلوم کشورمان را نگیرد.  

 

 

 

تاریخ : جمعه 1 شهريور 1392
بازدید : 362
نویسنده : رامین رها

ظریف: با زبانی سخن می گوییم که دنیا منطق جمهوری اسلامی را درک کند

وزیر امور خارجه گفت:اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ثابت است و با تغییر دولتها تغییری نمی کند.

                       

وزیر بهداشت: مردم در درمان بی‌پناه هستند/ ولایتی: دولت سرانه ناچیز درمان را باید حداقل دوبرابر کند

وزیر بهداشت در مراسم روز پزشک گفت: مردم بی پناه هستند بیمه های خوبی در اختیار نداریم پوشش خوبی برای بیماری های صعب العلاج وجود ندارد.

 

لاریجانی: لازمه تحولات در عرصه بین المللی، توجه به اقتصاد داخلی است

رئیس مجلس شورای اسلامی با آیت الله حسین مظاهری رئیس حوزه علمیه اصفهان دیدار کرد.

 


تاریخ : سه شنبه 29 مرداد 1392
بازدید : 266
نویسنده : رامین رها

یک سرزمین و دو قدرت

بین الملل > خاورمیانه - حذف اخوان شدنی نیست، عقب نشینی ارتش نیز به منزله پایان همه امتیازات سیطره مطلق بر مقدرات مصر است.

علی‌اصغر محمدی


حضور میلیونها نفر در تظاهرات و بست نشینی، علیه اقدامات ارتش که به کشتار وسیعی انجامید و همچنان ادامه دارد، ما را در برابر دو فرضیه قرار می دهد.
1- واقعا تشکیلات اخوان که البته ریشه دارترین تشکیلات در کل منطقه است، چنان فراگیر و تنومند است که میلیونها نفر آماده کشته شدن در راه و هدف خود را به خیابان می کشاند.
2- گرچه تشکیلات اخوان بسیار قدرتمند است، اما عملاً امکان ندارد که هیچ تشکیلاتی در هیچ جامعه ای بتواند میلیونها عضو و یا مرتبط تشکیلاتی ایثارگر در اختیار داشته باشد، پس آنانکه در خیابانها حضور یافته اند بخش مهمی از مردم مصر هستند که در مخالفت با کودتا و بازگشت نظام پلیسی حسنی مبارک به حرکت درآمده اند، هرچند که پرچمدار و ستون فقرات این اعتراضات اخوان المسلمین باشند.
هر یک از دو فرض فوق را بپذیریم، ملاحظه می کنیم که واقعا مصر با یک گسست حقیقی اجتماعی و یک تضاد در میان نیروهای سیاسی تاثیرگذار مواجه است. تا اینجای کار اثبات شده است که هیچ یک از طرفین قادر به حذف دیگری نیستند. اخوان المسلمین که اساسا داعیه حذف ارتش را در سر نداشت و صرفا به محدود کردن آن می اندیشید و حتی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در پیمانی اعلام نشده با ارتش پذیرفت که وزراتخانه های حاکمیتی را همچنان در اختیار ارتش و نیروهای امنیتی باقی بگذارد و حتی متعرض سیطره ارتش بر 30% از اقتصاد مصر نشود اما بر آن بود تا که خارج از این حیطه آزادی عمل نیروهای نظامی را محدود کند. اما ارتش که اینک جنگ همه جانبه علیه اخوان را آغاز کرده است باید متوجه پیامدهای این اقدام باشد به ویژه آنکه اخوان المسلمین از مشروعیت انتخاباتی برخوردار است.
شاید در آسیب شناسی حکمرانی اخوان المسلمین چند خطای استراتژیک رخ نماید؛ نظیر: اعتماد به ارتش، توجه به برخی پرونده های منطقه ای بی آنکه خود از موقعیت مستحکمی در داخل برخوردار باشد و بالاخره عدم شناخت دقیق از آرایش قوا در منطقه و انتخاب مسیری در سیاست خارجی که آنها را از متحدان حقیقی شان دور می ساخت و به سوی برخی سوق می داد که هرگز نمی توانستند از قدرتگیری آنان خشنود باشند. لیکن در این میان یک نکته مهم و ظریف دیگر نیز باید مورد توجه قرار گیرد، اخوان گرچه در حقیقت هیچگاه نتوانست سیطره مطلقی بر امور داشته باشد و یا حتی بر خلاف گفته دیگران نتوانست سهم قابل توجهی از سمت های دولتی را در اختیار گیرد، اما باید ویژگیهای یک جامعه در حال گذار از سیستم کاملا استبدادی به فضای باز را به خوبی درک می کرد. درست است که نیروهای لیبرال، تکنوکراتهای غرب گرا و البته چپهای سیاسی اعم از ناصریستها و کهنه مارکسیستها نفوذ چندانی در میان مردم ندارند، اما مخالفت آنان می توانست پوشش لازم را برای اقدامات ارتش فراهم آورد. امری که البته به وقوع پیوست؛ و در عبرت گیری همه طرفهای مصری از آنچه روی داد باید مورد توجه قرار گیرد و کلیه جریانهای ملی، اسلامی و دمکراسی خواه در مصر باید بدون توجه به وزن خود، باید همکاری در راستای حاکمیت مردم سالاری را پیشه کنند.
در اینجا پرسشی خودنمایی می کند که چرا ارتش علیرغم اجماع ملی در ضرورت حذف مبارک وی را برکنار نساخت و با استناد به قانون اساسی آن زمان، منتظر ماند تا مبارک خود از قدرت کناره گیری کند. اما در مورد مرسی که از سوی مخالفان متهم به نقض قانون اساسی شده بود، در انتظار نماند تا روشهای قانونی برای برکناری مرسی تکمیل شود بلکه در یک اقدام فراقانونی رئیس جمهور منتخب را از کار برکنار کرد. در پاسخ باید گفت: از سال 1952 که ارتش قدرت را در مصر در اختیار گرفت، ارتش به منبع مشروعیت بخش در سیاست مصر مبدل شد. همه روسای جمهور از دل ارتش بیرون آمدند: بسیاری از وزرا از ارتشیان سابق بودند و اکثر یت قریب به اتفاق استانداران که در ساختار قدرت مصر جایگاه ویژه ای دارند ژنرالهای بازنشسته ارتش بودند. - اتفاقا پس از برکناری مرسی 18 استاندار جدید منصوب شده اند که 17 نفر آنها ژنرالهای بازنشسته هستند- البته افزون بر جایگاهی که ارتش در ساختار سیاسی داشت، رفته رفته ارتشیان به طبقه ویژه ای مبدل شدند که از امتیازات فراوانی در این کشور فقیر بهره مند بودند. طبق آمارهای ارائه شده از سوی منابع بی طرف حداقل30% از اقتصاد مصر در اختیار ارتش و ارتشیان است گرچه مخالفان آمار را بسیار بیش از این رقم برمی شمرند. گذشتن از این همه امتیازات کاری بس دشوار است به ویژه که مرسی درصدد برآمد تا آرام آرام نقش آنان را محدود کند.
از سوی دیگر مناسبات میان ارتش و اخوان المسلمین از یک تجربه تاریخی آکنده از رویارویی رنج می برد. در دهه 60 برخی از سران اخوان توسط ارتش اعدام شدند و بسیاری از آنها بارها و بارها به زندان افتادند. این در حالی است که اخوان اصلی ترین رقیب ارتش در صحنه اجتماعی و سیاسی مصر به شمار می آید. اخوان به دلیل داشتن یک تشکیلات آهنین، فراوانی نیروهای نخبه و کارآزموده و همچنین ایدئولوژی انگیزه بخش از قدرت بسیج فوق العاده ای برخوردار است.
یکسال برای کسانی که حدود 60 سال به برخورداری از مزایای قدرت خوگرفته اند زمان بسیاری است. هرچند که برای پیاده سازی سیاستها و برنامه‌های جربانی که هیچگاه قدرت را نیازموده و به پیچیدگیهای حاکم بر حمکرانی احاطه ندارد زمان بسیار اندکی است. اندک بودن زمان برای اینکه اخوان بتواند خود را برای حکومت کردن آماده کند و اشتباهات خود را اصلاح کند و طولانی بودن زمان برای آنانیکه به قدرت خوگرفته اند در یک حرکت متضاد موجب شد تا وضعیت کنونی در مصر شکل گیرد. اینک و در پی مقاومت شدید اخوان، متحدانش و بسیاری از مردم مصر، روشن است که ارتش نمی تواند فضا را برای سیطره مطلق خود آرام کند. از دیگر سوی نیز اخوان که خود را در برابر یک موج شدید سرکوب می بیند راهی برای عقب نشینی پیش رو ندارد. حذف اخوان شدنی نیست، عقب نشینی ارتش نیز به منزله پایان همه امتیازات سیطره مطلق بر مقدرات مصر است. به همین دلیل یافتن راه حل میانه بسیار بسیار دشوار شده است. حال مصر در برابر دو احتمال قرار دارد:
1- استمرار وضعیت کنونی تا خسته شدن طرفین و آمادگی آنها برای پذیرش راه حل میانه
2- استمرار وضعیت کنونی و خدای ناکرده مواجه شدن با یک درگیری شدید که ممکن است در آن طرفین از سلاح نیز استفاده کنند.
همه کسانی که خیرخواه مصرند و عزت مصریان را جزئی از عزت جهان اسلام برمی شمرند و استقرار صلح و ثبات در منطقه را مهم می دانند، باید تمام تلاش خود را به کار بندند تا مصالحه میان ارتش و اخوان محقق شود امری که در صورت تحقق مانع از ادامه کشتار مردم بیگناه خواهد شد و مصر را قدرتمند خواهد کرد.

 


تاریخ : دو شنبه 28 مرداد 1392
بازدید : 221
نویسنده : رامین رها

 

                     

 

کد خبر: 224244

نظرات: 726 بازدید

نظرات : 0

تاریخ مخابره : ۱۳۹۲/۵/۲۸ - ۱۰:۳۲

 

صدور حکم بازداشت دختر 16 ساله

منابع خبری اعلام کردند حکم بازداشت فاطمه الخواجه دختر بحرینی که با گلوله ساچمه ای زخمی شده بود، صادر شد.

شما قبلا به این مطلب رای داده اید

0 0 بازدید 0 نظر

[-]

اندازه متن

[+]

به گزارش سرویس بین الملل جام، فاطمه الخواجه، دختر 16 ساله بحرینی پس از مجروح شدن به ضرب گلوله های ساچمه ای در منطقه الکوره در استان الوسطی، برای درمان به بیمارستان منتقل شد.

به گفته اعضای خانواده این دختر بحرینی حال او خوب است و پزشکان همه گلوله های ساچمه ای را از بدن او خارج کرده اند.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، نیروهای امنیتی عصر جمعه به داخل خانه این دختر بحرینی در منطقه الکوره تیراندازی کردند که گلوله های ساچمه ای به دو نفر از اعضای این خانواده یعنی دختر 16 ساله و پسر 9 ساله اصابت کرد.

به گفته اعضای این خانواده، شماری از افراد خانواده جلوی خانه نشسته بودند که با آمدن تعدادی از گشتی های امنیتی غافلگیر شدند. یکی از نیروهای امنیتی بعد از درخواست ورود به منزل به سوی آنها گاز اشک آور شلیک کرد. سپس شماری از نیروهای امنیتی به خانه یورش بردند و هر کسی را که در مسیرشان بود کتک زدند و زمانی که تلاش کردند افرادی را در داخل منزل بازداشت کنند، زنان وارد عمل شدند که در این هنگام یکی از نیروهای امنیتی تیراندازی کرد و دو نفر از اعضای خانواده زخمی شدند.

حکم بازداشت این دختر 16 ساله از سوی مسئولان امنیتی صادر شده است.106

 

هلاکت فرمانده سلفی در لاذقیه

همزمان با پیشروی ارتش سوریه و کشته شدن یکی از رهبران سلفی‌ها در استان لاذقیه، درگیری‌های شدید بین نیروهای دولتی و شورشیان در بعضی مناطق این استان ساحلی ادامه دارد.

به گزارش مشرق به نقل از تسنیم، منابع نزدیک به مخالفان گزارش دادند، دولت سوریه تعداد زیادی نیروهای تجدید قوا شده در استان لاذقیه که از اهمیت استراتژیک و نمادین زیادی برخودار است مستقر کرده است.

لاذقیه خواستگاه و زادگاه بشار اسد بوده و ساکنین آن عمدتا علوی‌نشین هستند، پایگاه دریایی روسیه نیز در این استان قرار دارد.

شورشیان که در مناطق دور دست و کوهستانی لاذقیه موضع گرفته‌اند، از دو هفته پیش عملیاتی موسوم به "نبرد برای آزادسازی سواحل سوریه" را آغاز کرده‌اند.

بنابر گفته مدیر یک گروه فعال و نزدیک به مخالفان موسوم به دیده‌بان حقوق بشر سوریه، ارتش نیروهای تازه نفس زیادی به لاذقیه فرستاده و مواضع شورشیان را در این مناطق هدف حملات توپخانه‌ای خود قرار داده است.

رامی عبد‌الرحمان رئیس این گروه همچنین افزود: ده‌ها نفر از شبه‌نظامیان خارجی در لاذقیه کشته شده‌‌اند که در میان فرمانده محلی گروه شورشی موسوم به"دولت اسلامی عراق و شام" دیده می‌شود.

تلویزیون دولتی سوریه از امن شدن خیلی از مناطق استان لاذقیه خبر داد.

 

سخنگوی قوه قضاییه :مجلس من را احضار نکرده و حق احضار من را هم ندارد/ هنوز سازمان بازرسی رئیس ندارد

جامعه > قضایی - سخنگوی قوه قضائیه از ادامه رسیدگی به پرونده‌های بیمه ایران و فساد 3 هزار میلیاردی در دیوان عالی کشور خبر داد .

به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود با اشاره به پرونده فساد بزرگ 3 هزار میلیاردی، گفت: هنوز حداقل 20 نفر از متهمان بانک صادرات و ملی در نوبت رسیدگی دادگاه هستند.
وی افزود: برای برخی از متهمان این پرونده امکان دارد 2 کیفرخواست صادر شده باشد. ممکن است شبیه کسانی که در رابطه با پرونده آریا دستگیر شده‌اند، این افراد نیز در دو پرونده نقش داشته باشند.
اژه‌ای از برخورد قاطع قوه قضائیه با مجرمان جرائم خشن نظیر تجاوز خبر داد و تاکید کرد: در مورد اینگونه افراد هیچگونه اغماضی صورت نمی‌گیرد و به شدت با آنها برخورد می‌شود.

رئیس جدید سازمان بازرسی
وی در مورد انتخاب رئیس جدید سازمان بازرسی کل کشور نیز یادآور شد که گزینه انتخابی هنوز قطعی نشده است و به محض قطعی شدن، آن را به اطلاع می‌رسانیم، البته شاید تا پایان هفته رئیس جدید معرفی شود.

دیوان عدالت کشوری

محسنی‌اژه‌ای با اشاره به قانون جدید دیوان عدالت اداری، گفت: قانون جدید دیوان عدالت اداری در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و با بعضی از مواد آن در شورای نگهبان دچار اختلاف نظر شدند که این قانون به تشخیص مصلحت نظام رفت و در نهایت تصویب، ابلاغ و لازم‌الاجرا شد.

وی ادامه داد: یکی از ویژگی‌های مثبت این قانون این است که در گذشته نظرات در هیات عمومی دیوان عدالت اداری مطرح می‌شد و در قانون جدید پیش‌بینی شده است که قبل از مطرح شدن در هیات عمومی یک هیات تخصصی در رابطه با آن اظهارنظر کنند و بعد در هیات عمومی مطرح شود.

وی گفت: یکی دیگر از ویژگی‌های مثبت این است که اگر دیوان عدالت اداری موردی را تشخیص و در رابطه با آن نظر و رای داد و سازمان ذیربط به آن اعتنایی نکرد، دیوان عدالت اداری وارد می‌شود و به آن رسیدگی می‌کند.

احضار دادستان

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا با وجود احضار مجلس در جلسه کمیسیون قضایی برای بررسی وضعیت پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی حاضر نشده‌اید، گفت: مجلس من را احضار نکرده و حق احضار من را هم ندارد.

سخنگوی قوه قضاییه افزود: ارتباط ما با مجلس خوب است و بسیاری از اوقات بدون دعوت به آن‌جا می‌رویم و در جلسات شرکت می‌کنیم، اما آن روزی که دعوت کرده بودند، من در جلسه دیگری حضور داشتم.

حادثه قم

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی درباره وضعیت رسیدگی به پرونده حادثه قم که گفته می‌شود از مجلس به قوه قضاییه ارسال شده است، گفت: پرونده‌هایی که از ناحیه مجلس می‌آید، به دادسرای تهران ارجاع می‌شود و دادسرای تهران هم آن را به شعبه ذی‌ربط ارجاع می‌دهد.

وی گفت: امروز من شنیدم که این پرونده به قوه قضاییه واصل شده است.

 

 

 

 

 

 

اولویتهای فرهنگی دولت یازدهم/ مدیر نشر ثالث: باید بی‌برنامگی در حوزه صدور مجوز نشر کتاب از بین برود

فرهنگ > ادبیات - مدیر نشر ثالث می‌گوید اولویت اول وزیر فرهنگ باید حذف بی‌برنامگی در حوزه صدور مجوز نشر کتاب باشد به شکلی که کتاب‌ها مدت طولانی در ارشاد معطل نمانند.

محمدعلی جعفریه درباره اولویت‌های فرهنگی که وزیر ارشاد باید مد نظر قرار دهد، به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید: «بزرگ ترین مشکلی که وجود داشت بی‌برنامگی در حوزه صدور مجوز نشر بود. کتاب‌ها دو سال در ارشاد می‌ماندند و هیچ کس هم پاسخگو نبود.»

او با اشاره به صحبت‌های جنتی افزود: «ایشان در مصاحبه‌های‌شان گفته‌اند که ممیزی قبل از چاپ را برمی‌دارند. این تجربه‌ای است که قبلا هم در دولت اول آقای خاتمی صورت گرفت و تجربه بسیار خوبی بود. در آن زمان به چند ناشر اجازه چاپ کتاب بدون مجوز قبل از چاپ داده شد. در نتیجه کتاب‌ها ممیزی قبل از چاپ نمی‌خواستند و با همان روش در آن زمان چیزی حدود دو هزار کتاب منتشر شد که از میان آنها هیچ کدام به مشکل برنخورد.»

جعفریه ادامه داد: «این تجربه موفقی بود و اگر ایشان مسئولیت را باز به ناشران بسپرند بدون شک می‌توان گفت که ناشران به وظیفه اصلی خود در این زمینه به خوبی عمل می‌کنند، چون مطمئنا آنها نیز نمی‌خواهند که سرمایه و هستی‌شان را به خاطر چاپ یک کتاب نامناسب از دست بدهند.»

او با گفتن این که ناشران بسیار بیشتر از مسئولین دغدغه صنعت نشر و حفظ خطوط قرمز را دارند، افزود: «ناشران ما همگی در این مملکت کار و فعالیت می‌کنند و به حساسیت‌ها و حدود اختیارات و وظایف خود واقف‌ند در نتیجه هیچ کس بهتر از آنها نمی‌تواند در حوزه نشر برای چاپ کتاب تصمیم بگیرد.»

این ناشر ادامه داد: «وقتی یک ناشری به صورت حرفه‌ای کار می‌کند باید جوابگوی عملکردش هم باشد. هیچ ناشری معتقد به این نیست که هر چه دلش بخواهد باید چاپ کند و به هیچ کس هم پاسخگو نباشد. گواه این حرف من همان دو هزار کتابی است که گفتم به مشکل برنخورد. در حالی که بعضی از کتاب‌هایی که از خود ارشاد مجوز گرفته بودند به مشکل برخوردند و قوه قضاییه در آن زمان با آنها برخورد کرد.»

دومین نکته‌ای که مدیر نشر ثالث به آن اشاره کرد تقسیم عادلانه امکاناتی بود که وزارت ارشاد در اختیار ناشران قرار می‌دهد. او گفت: «امکاناتی که ارشاد برای صنعت نشر در نظر گرفته باید بین ناشران عادلانه تقسیم شود. در واقع این کار باید به دور از هر آشنایی و رابطه انجام بگیرد. در طی چند سال گذشته ما شاهد این عدالت نبودیم. کتابخانه‌های عمومی کشور از کتاب‌های خوب خالی شدند چون ارشاد فقط از یک عده خاص کتاب می‌خرید و این کار هم به ضرر ناشران بود هم به ضرر کتابخانه‌های عمومی و مراجعه‌کنندگانی که از دستیابی به هر نوع کتاب مرجعی در حوزه ادبیات و علوم انسانی باز می‌ماندند.»

این ناشر همچنین افزود: «نکته سوم این است که وزیر ارشاد جدید، باید کسی را به عنوان معاون فرهنگی یا مدیرکل اداره کتاب انتخاب کند که با ناشران آشنایی داشته باشد و اهل تعامل و گفتگو باشد.»

 


تعداد صفحات : 23
صفحه قبل 1 ... 18 19 20 21 22 ... 23 صفحه بعد


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یک کلاغ چهل کلاغ و آدرس kalagh khabarchin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 117
بازدید هفته : 739
بازدید ماه : 722
بازدید کل : 62598
تعداد مطالب : 226
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com